جدول جو
جدول جو

معنی سود داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

سود داشتن
فایده داشتن منفعت داشتن
تصویری از سود داشتن
تصویر سود داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سواد داشتن
تصویر سواد داشتن
فرهیختگی گلاه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواد داشتن
تصویر سواد داشتن
باسواد بودن، توانایی خواندن و نوشتن داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روا داشتن
تصویر روا داشتن
مجاز شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلد داشتن
تصویر بلد داشتن
رهبر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمد داشتن
تصویر آمد داشتن
مبارک بودن میمون بودن یمن داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
جای داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
راندن، از خود دور ساختن، بر کنار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
جایز دانستن اجازه دادن، حلال کردن مباح کردن، لایق شمردن سزاوار دانستن، جاری کردن روان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی داشتن
تصویر روی داشتن
صواب بودن امر، روداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زور داشتن
تصویر زور داشتن
دارای زور و نیرو بودن، صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال داشتن
تصویر سال داشتن
پیر بودن معمر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک داشتن
تصویر سبک داشتن
حقیر شمردن، خوار شمردن خفیف شمردن خوار شمردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش داشتن
تصویر خوش داشتن
علاقه مند بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسند داشتن
تصویر پسند داشتن
ستودن حمد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخن داشتن
تصویر سخن داشتن
سخن گفتن بیان کردن، مکالمه کردن گفتگو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روا داشتن
تصویر روا داشتن
جایز دانستن، حلال داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
دور نگه داشتن، دور کردن، برحذر ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاد داشتن
تصویر یاد داشتن
به خاطر داشتن، بلد بودن، آگاه بودن، از بر داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوش داشتن
تصویر گوش داشتن
گوش کردن، گوش فرا دادن، شنیدن، کنایه از مواظبت و مراقبت و حفظ کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پسند داشتن
تصویر پسند داشتن
پسندیدن، چیزی یا کسی را خوش داشتن و پذیرفتن، پسند کردن، برگزیدن، جایز دانستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرک داشتن
تصویر سرک داشتن
سر داشتن و فزونی داشتن چیزی نسبت به چیز دیگر در وزن یا ارزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرود داشتن
تصویر فرود داشتن
پایین داشتن، باخر رسانیدن ختم کردن، نگهداشتن محافظت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قصد داشتن
تصویر قصد داشتن
آهنگ داشتن، عزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش داشتن
تصویر گوش داشتن
شنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مول داشتن
تصویر مول داشتن
فاسق داشتن زن: (و زن مولی داشت شب خلوت در اثنا مفاوضه این احوال با مول بگفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمود داشتن
تصویر نمود داشتن
جلوه داشتنجالب توجه بودن نظرگیربودن اهمیت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
هستیدن استیدن دارای هستی بودن موجود بودن، حاصل بودن وقوع داشتن: (در زندگی هر فرد مشکلاتی وجود دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاد داشتن
تصویر یاد داشتن
بخاطرداشتن مقابل فراموش کردن، بخاطر سپردن، آموختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمد داشتن
تصویر آمد داشتن
((~. تَ))
فرخنده بودن، خوش قدم بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روی داشتن
تصویر روی داشتن
((تَ))
وجهی داشتن، روا بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبک داشتن
تصویر سبک داشتن
((~. تَ))
خوار شمردن، مسامحه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرود داشتن
تصویر فرود داشتن
((فُ تَ))
پایین داشتن، به آخر رسانیدن، نگه داشتن، محافظت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوش داشتن
تصویر گوش داشتن
((تَ))
متوجه بودن، مراقب بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وجود داشتن
تصویر وجود داشتن
((~. تَ))
بودن، هستی داشتن، شهامت داشتن
فرهنگ فارسی معین